آیا فیلم 127 ساعت یک داستان واقعی است؟
«127 ساعت» داستان واقعی عزم انسان برای زنده ماندن پس از تصادف پیاده روی را بیان می کند. فیلم جدید دنی بویل، کارگردان برنده اسکار، داستان واقعی و قابل توجه شجاعت و بقا را روایت می کند.
127 ساعت فیلمی بر اساس واقعیت. یه جاهایی واقعا دلت سقوط میکنه و یه جاهایی شاید مجبور بشی چشاتو ببندی و ادامه بدی. نمی دونم اسمش چیه! اراده؟! مبارزه؟! قدرت؟! امید؟! نمی دونم.
در آوریل 2003، آرون رالستون، یک کوهنورد 27 ساله، سقوط کرد. آرون در شکاف باریکی در آبی جان کانیون در یوتا گیر افتاد. دست راستش توسط یک تخته سنگ به دیوار صخره چسبیده بود. مصیبت آقای رالستون، که در مصاحبههای بسیاری پس از این واقعه و در خاطرات زنده و بیتأثیر او، «میان یک صخره و یک مکان سخت» توصیف شده است – یک مبارزه برای بقا و یک بحران عمیق وجودی بود.
آرون رالستون چقدر زنده ماند؟
آرون رالستون به عنوان یک کوهنورد و ماجراجوی مشتاق، اغلب سناریوهای مختلف بیشماری را تصور میکرد که اگر مشکلی پیش بیاید چگونه میتواند خود را نجات دهد. او هرگز فکر نمی کرد که پس از بریدن دست خود در سال 2003 برای فرار از 127 ساعت گیر افتادن در دره بلوجان یوتا، به شهرت برسد.
آیا فیلم 127 ساعت ارزش دیدن دارد؟
یک فیلم عالی و مبتکرانه است. تقریبا فقط یک بازیگر دارد. هر فیلمی که برای حمل فیلم به یک بازیگر تکیه میکند، نیاز زیادی به مرد اصلیاش دارد، اما جیمز فرانکو از شور و نشاط جوانی استفاده میکند که او را چنان تماشاپذیر میکند که تماشاگران نمیتوانند پلک بزنند.
اما این یک چالش عملی نیز بود. آقای رالستون، یک مهندس آموزش دیده و یک متخصص در فضای باز، اگر گاهی اوقات بی دقت بود، وضعیت مخمصه خود را بیش از همه به عنوان یک سری مشکلات فنی درک می کرد. راه حل او وحشتناک و چشمگیر بود: او با استفاده از تیغه یک ابزار چند منظوره ارزان، بازوی بی حرکت بین آرنج و مچ دست را قطع کرد و پس از بیش از پنج روز خود را آزاد کرد. این اقدام هر چقدر که افراطی بود، منطقی بود، حتی کاملاً مبتکرانه.
دنی بویل با آوردن این داستان هولناک و الهام بخش به پرده، به روحیه آقای رالستون وفادار مانده است. فیلم جدید او، «127 ساعت»، خود راهحلی است که اغلب خیرهکننده و همیشه غافلگیرکننده برای مجموعهای از معماهای رسمی و خلاقانه است. خطر مرگ و زندگی نیست، بلکه زندگی و هنر است.
تبدیل یک حکایت واقعی به یک فیلم بلند سینمایی رضایتبخش
کار مشکلی است تبدیل تجربه ای از حبس و کسالت به یک منظره بصری جنبشی و پر از تعلیق. چگونه می توان یک قهرمان بی حرکت را به قهرمان یک فیلم سینمایی، با تاکید بر حرکت تبدیل کرد؟
واضح ترین پاسخ این است که شما جیمز فرانکو را انتخاب می کنید، بازیگری که بدنی ضعیف و هوش آزادانه او را به همراهی خوبی برای یک طلسم تنهایی در بیابان می سازد. یک پاسخ دیگر این است که دو فیلمبردار زیرک و با استعداد، انریکه چدیاک و آنتونی دود مانتل را به کار بگیرید و آنها را در برخی از زیباترین مکان های روی زمین رها کنید.
نکته مهم در مورد عنوان فیلم 127 ساعت این است که صرفاً به مدت زمان مصیبت آرون اشاره نمی کند. به طور خاص مدت زمان مورد نیاز برای او از نظر ذهنی است تا با واقعیت کاری که اکنون باید انجام دهد روبرو شود.
بویل در مصاحبههای خود اشاره کرده است که معنای این داستان، پیامی که به منزله آن است، این است که رالستون را به فرد بهتری تبدیل کرده است. او فهمید که خودش نمی تواند همه کارها را انجام دهد و باید غرورش را کنار بگذارد و کمی بیشتر کمک بخواهد.
آیا بازوی آرون رالستون هنوز در دره است؟
دست و ساعد بریده او توسط مسئولان پارک از زیر تخته سنگ بیرون آورده شد. به گفته مجری تلویزیون تام بروکاو، 13 مرد، یک وینچ و یک جک هیدرولیک لازم بود تا تخته سنگ را حرکت دهند تا بتوان بازوی رالستون را خارج کرد. بازوی او سوزانده شد و خاکستر به رالستون داده شد.
دیدگاهتان را بنویسید